رباعی و دوبیتی های فاطمیه
در گلبن وحی رکن دین افتاده
یا شهپر جبریل امین افتاده
ای خاتم انبیا به فریاد برس
قرآن علی روی زمین افتاده
****
زهرا همه جا یاور و غمخوار علی است
با پهلوی بشکسته طرفدار علی است
هر دست که حامی ولایت نشود
دستی که نبی بوسه زند یار علی است
*****
گلخانة وحی طعمة آذر شد
گل رفت ز دست و غنچه اش پرپر شد
شد حرمت صدیقة کبری پامال
یک آیه جدا ز سورة کوثر شد
****
از شعلة نار گل به احمد دادند
بر بانوی وحی تحفه بی حد دادند
ضرب لگد و غلاف تیغ و سیلی
اجریست که بر آل محمد دادند
****
از هر طرفی که رهسپر می گشتم
پیش ضربات او سپر می گشتم
همراهم اگر نبود در کوچه حسن
تا خانة خود چگونه بر می گشتم
****
کی بود گمان به فتنه دامن بزنند
آتش به سرای حی ذوالمن بزنند
ای اهل مدینه از شما می پرسم
کی دیده سه نامرد به یک زن بزنند
****
نخلی که شکسته ثمرش را نزنید
مرغی که زمین خورد پرش را نزنید
دیدید اگر که دست مردی بسته
دیگر در خانه همسرش را نزنید
حاج غلامرضا سازگار
****************
هر چه گفتند و شنیدم نمی از دریاست
ما چه گوییم ز مدح تو که مداح خداست
قرنها می گذرد از شب دفن تو ولی
شیعه می سوزد از این درد که قبر تو کجاست
****************
با سرشک دیده وبا ناله پیوسته اش
با تن تبدار وبا جسم به غایت خسته اش
روز تنهایی که او بودوکسی یارش نشد
کرده یاری ید اله با ید بشکسته اش
****
من با که گویم این که بهارم خزان شده
ماهم به خاک تیره غربت نهان شده
بانوی بی نشان که به هرسو نشان زاوست
رفت از برم به قامت همچون کمان شده
****
حق ذی القربی ادا شد بعدتو یا مصطفی ص
کوثر قرآن فدا شد بعد تو یا مصطفی ص
تازیانه خوردن وناله کشیدن از جگر
قسمت آل عبا شد بعد تو یا مصطفی ص
***
لااقل با من بگواز حالت ای نیکوسرشت
ای نگاهت بهرحیدر برتراز باغ وبهشت
رنگ رخسارت خبرمی دهد ازسرضمیر
چه کسی روی کتاب عمرتوپایان نوشت
مجید رجبی
****************
الا ای چاه یارم را گرفتند
گلم عشقم بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار وندارم را گرفتند
****************
خوشی ز عمر ندیده خدا نگهدارت
صنوبری که خمیده خدا نگهدارت
قرار بعدی ما کربلا زمان غروب
کنار راس بریده خدا نگهدارت
****************
که تازیانه زده بوسه گاه طاها را
شکسته پهلوی آنکیه گاه مولا را
پناه برد ز نامحرمان به پشت در
که با لگد بشکسته پناه زهرا را
****
آمد او از کوچه اما از علی رو می گرفت
زیر چادر دستهایش را به پهلو می گرفت
بازویش حتی توان شانه کردن هم نداشت
تا که زینب را برای شانه گیسو می گرفت
****
کسی که بود پس از مصطفی پناه علی
انیس ومونس و غمخوارو تکیه گاه علی
تمام غربت هستی بر او هجوم آورد
نگاه فاطمه افتاد بر نگاه علی
سیدمحمدتقی ساداتیه
****************
مگر ز اهل مدینه چه دیدی ای مادر
که دل ز زندگی خود بریدی ای مادر
چرا نماز شبت را نشسته میخوانی
چرا به فصل جوانی خمیدی ای مادر
****************
میان خانه در آن شب ولی خدا
بداد غسل و کفن کرد قامت زهرا
به گریه گفت ای جان من به قربانت
شوم فدای تو و ناله ی یتیمانت
****************
عالم صدف است و فاطمه گوهر او
گیتی عرض است و این گهر جوهر او
در قدر و شرافتش همین بس که ز خلق
احمد پدر است و مرتضی شوهر او
فوآد کرمانی
****************
نخلی که شکسته ثمرش را نزنید
مرغی که زمین خورد پرش را نزنید
دیدید اگر که دست مردی بسته
دیگر در خانه همسرش را نزنید
حاج غلامرضا سازگار
****************
از بارقه ی عشق چنان سوخته ام
کز سوختنم عاشقی آموخته ام
نامردم اگر منت مردم بکشم
من دیده به زهرا وعلی دوخته ام
****************
در کوچه عدو آمد و راهم بگرفت
ابر سیهی هاله ی ماهم بگرفت
بادست به دنبال حسن می گشتم
سیلی عدو برق نگاهم بگرفت
****************
الهی ای فلک دیگر نگردی
اگر دور سر حیدر نگردی
الهی ای نفس بی حب زهرا (س)
اگر رفتی به سینه برنگردی
****************
زهرا که عنایتش به دنیا برسد
باشد که به فریاد دل ما برسد
یارب سببی ساز که در روز جزا
پرونده ی مابه دست زهرا برسد
****************
كجا خاكش كنم امشب خدايا
چگونه من بشويم جسم زهرا
رمق ديگر ندارم تا گذارم
به روي دوش خود تابوت او را
سروده كمال مومني
****************
تو را در نيمه شب در خاك كردم
زداغت سينه ام را چاك كردم
براي اينكه طفلانت نميرند
همه آثار خونت پاك كردم
***
نمي شد باورم زهرا نباشد
به خانه نغمه ي امّا نباشد
خدايا دخترم مي گِريد اينكه
نماز مادرش برپا نباشد
***
ما مفتخريم كه شيعه ي زهرائيم
دلداده ي آن مادر بي همتائيم
افسوس كه او را به جواني كشتند
دل سوخته ي ناله ي وا اُمّائيم
***
بخواب ايجا كه از سيلي خبر نيست
نشاني از عدوي پر شرر نيست
سلامم را به بابا گر رساندي
بگو ياري براي من دگر نيست
***
نشستم دل شكسته در كنارش
در آوردم به زاري گوشوارش
الهي من بميرم زين مصيبت
كه ديدم رنگ نيلي در عذارش
سروده كمال مومني
****************
اي آن كه شما اهل جفا و شرريد
از مردم بت پرست نامردتريد
در خانه مرا شبيه محسن بكشيد
از خانه علي مرتضي را نبريد
سروده ي جواد حيدري
****************
من حاجي كعبه ي امامت هستم
در حج ولا در استقامت هستم
تا اينكه علي را به سلامت ديدم
در اوج شكستگي سلامت هستم
سروده ي جواد حيدري
****************
در زير لگد دو چشم من سوي تو بود
گيسوم پريشان تو و موي تو بود
با پهلوي بشكسته تو ديدي حيدر
زهرا همه جا هميشه پهلوي تو بود
سروده ي جواد حيدري
****************
اي سينه پصاف و ساده ي من به فدات
اين قامت ايستاده ي من به فدات
تا اينكه بماني و هميشه باشي
يك سوم خانواده ي من به فدات
سروده علي اكبر لطيفيان
****************
پروانه ي شمع سحرت مي گردم
اي كعبه خودم دور سرت مي گردم
امروز به جبران نود زخم احد
بنگر كه چگونه سپرت مي گردم
سروده علي اكبر لطيفيان
****************
يا فاطمه از اشك ترا مي خواهيم
بيمار تو هستيم و دوا مي خواهيم
هر كس پي حاجتي رود بر در دوست
ما از تو برات كربلا مي خواهيم
سروده ي حبيب الله موحد
****************
ديدار بقيع ز آرزويم نرود
من فاطميم ز خلق وخويم نرود
عمريست غلام در گه زهرايم
يا رب مددي كه آبرويم نرود
سروده ي حبيب الله موحد
****************
عمريست دلم گشته هلاكت زهرا
دست من و آن دامن پاكت زهرا
بنما كرمي كه بار ديگر اي گل
صورت بنهم به روي خاكت زهرا
سروده ي حبيب الله موحد
****************
يا فاطمه از غصه كبابم كردي
چون شمع تو قطره قطره آبم كردي
يك شهر سلام بي جوابم كردند
از چيست تو اين گونه جوابم كردي
سروده ي حبيب الله موحد
****************
يا رب به ميان شعله وآتش و دود
بگرفته فلك ز دست من بود و نبود
با ضرب لگد پهلوي يارم بشكست
پوشيده دو ديده از جهان ياس كبود
سروده ي حبيب الله موحد
****************
يا رب ز فشار درب بي تاب شدم
ا ز ضربت سيلي عدو خواب شدم
هوش از سر من ربوده درد پهلو
اما ز غريبي علي آب شدم
سروده ي حبيب الله موحد
****************
برخيز كه وقت كارزار است علي
آنجا كه عدو دست بكار است علي
شمشير بكش فقط براي يك بار
تا درك كنند كه داغدار است علي
سروده كمال مومني
****************
نِشستَم دل شكسته در كنارش
درآوردم به زاري گوشوارش
الهي من بميرم زين مصيبت
كه ديدم رنگ نيلي در عُذارش
سروده كمال مومني
****************
تو را در نيمه شب در خاك كردم
گريبانم زداغت چاك كردم
براي اينكه طفلانت نميرَند
همه آثار خونت پاك كردم
سروده كمال مومني
****************
مي سوخت به كنج بستر و تب مي كرد
بيدار مرا زخواب هرشب مي كرد
يكبار نشد به من بگويد دردش
او درد دل خويش به زينب مي كرد
سروده رضا رسول زاده
****************
كشي از سينه آهي گاهگاهي
روي در خانه راهي، گاهگاهي
مپوشان رخ زروي محرم خود
به سويم كن نگاهي، گاهگاهي
سروده محسن عرب خالقي
****************
گرفتي لطف حيدر گفتنت را
دريغ از من نمودي ديدنت را
ولي با من بگو ساعت به ساعت
چرا كردي عوض پيراهنت را
سروده محسن عرب خالقي
****************
مي روم زينب تو و جان حسين
كربلا و يوم الاحزان حسين
گرچه من در قتلگه آيم ولي
جاي من كن بوسه باران حسين
سروده كمال مومني
****************
تجسم مي كنم من كربلا را
سر خونين تو بر نيزه ها را
بميرم آن زماني را كه دشمن
زنند با تازيانه بچه ها را
سروده كمال مومني
****************
من و اين روزهاي قدكماني
تو و آن روزهايي را كه داني
اگر از سر كشيدند چادرت را
"فراموشم نكن تا مي تواني"
سروده كمال مومني
****************
برخيز كه وقت كارزار است علي
آنجا كه عدو دست بكار است علي
شمشير بكش فقط براي يك بار
تا درك كنند كه داغدار است علي
سروده كمال مومني
****************
نِشستَم دل شكسته در كنارش
درآوردم به زاري گوشوارش
الهي من بميرم زين مصيبت
كه ديدم رنگ نيلي در عُذارش
سروده كمال مومني
****************
تو را در نيمه شب در خاك كردم
گريبانم زداغت چاك كردم
براي اينكه طفلانت نميرَند
همه آثار خونت پاك كردم
سروده كمال مومني
****************
مي سوخت به كنج بستر و تب مي كرد
بيدار مرا زخواب هرشب مي كرد
يكبار نشد به من بگويد دردش
او درد دل خويش به زينب مي كرد
سروده رضا رسول زاده
****************
كشي از سينه آهي گاهگاهي
روي در خانه راهي، گاهگاهي
مپوشان رخ زروي محرم خود
به سويم كن نگاهي، گاهگاهي
سروده محسن عرب خالقي
****************
گرفتي لطف حيدر گفتنت را
دريغ از من نمودي ديدنت را
ولي با من بگو ساعت به ساعت
چرا كردي عوض پيراهنت را
سروده محسن عرب خالقي
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: رباعی ودوبیتی ها
برچسبها: رباعی و دوبیتی های فاطمیه مهدی وحیدی